نازی زینبنازی زینب، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

****میوه دل مامان و بابا****

10 ماهگی....

1391/9/11 12:05
نویسنده : مهربون
1,586 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم با اینکه چندین روزه از تولد ده ماهگیت میگذره ولی واسه خالی نبودن عریضه این

عکسایی رو که همون روز ازت گرفتمو با تاخیر میذارم.....

اینم تمرین راه رفتن که نتیجه ای که ازش گرفتیم اینه که حالا حالا ها شما اهل راه رفتن

نیستی چون تا 4-5 قدم راه میری میشینی و هرکار میکنیم دیگه رو پاهات واینمی

ایستی......

 

راستی دندون دومت هم دراومد.....من منتظر بودم دندون دومت کنار دندون اولیت یعنی

پایین سمت چپ دربیاد اما بالا سمت چپ دراومد.....فعلا یه دندون پایین سمت راست

داری یه دونه بالا سمت چپ....البته اون دوتای دیگه هم سفید شدن.......احتمالا همین

روزاست که دربیان........مدام دندوناتو بهم میسایی ......من و بابایی هم حسابی دلمون

ریش میشه....اییییییییییکلافه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

نيلوفر سفيد
12 آذر 91 16:08
سلام عزيزم من قصد دخالت ندارم و ميدو نم اعتقادات بعضي افراد همه زندكيشونو فرا ميكيره ولي ميكم كه بدوني من هم اسمم را بابا مامانم زينب كذاشته اند برام مهم نيست كه هزار ان سال قبل اين شخص كي بوده و جه كإرهايي كرده مهم واسه من اين بود كه من در قرن بيستم زند كي ميكر دم و همه دوستام اسمهاي امروزي داشتن و من همه اعتماد به نفسم و از دست دادم از همون دوران كودكي همش خودمو اسممو قايم ميكردم و از همون موقع از هر جي دين و ادم مذهبي متنفر شدم و وقتي بزرك شدم اسممو عوض كردم شما هم كار خوبي نكردي اين اسمو رو ني نيت كذاشتي به خدا كناه داره از كجا معلوم فردا مثل تو فكر كنه ؟؟ نكنه ميخواي عقايدتو بهش تحميل كني ٠ وقتي بره مدرسه و اسم همه همشاكرديهاش ارميتا، إلينا، مرسانا و از اين جور اسما باشه مسخرة ميكنن و مقصر فقط شماهايين اكر عقيدتون اينقدر واسه خودتون محترمه خوب واسه خودتون نكهش داريد از كجا معلوم دخترت مثل خودت بشه فردا
ممنون از اینکه به ما سرزدین.....انشاالله هرچی صلاحه پیش میاد......فکر میکنم شما هم داری عقیدتو به من و امثال من تحمیل میکنی.....اینو بدون خیلی ها هستن با همین نام که دارن به نامشون و شخصیت این نام تو جامعه افتخار میکنن.......فکر میکنم پدر و مادر شما باید بیشتر رو اعتمادبه نفس شما کار میکردن تا اسمتون ......موفق باشی.....

خواهر فرنازجان
14 آذر 91 10:40
سلام نیلوفر سفید از کجا معلوم فردا بزرگ شد ونگفت ای کاش اسم من را زینب فاطمه یا..... میگذاشتید؟
من اسمم فاطمه هست وعاشق اسمم هستم اصلا هم مخفیش نمی کنم واز مامان وبابام تشکر می کنم برام این اسم قشنگ را برام انتخاب کردند
راستی مامانه زینب جان فرناز تو مسابقه نی نی فشن شرکت کرده اگه دوست دارید بهش رای بدین ممنونم

کد عکسشم 0061 است

ادرس سایتشم اینه http://ninimod.niniweblog.com/post24.php

حتما بهمون خبر بدین تا ازتون تشکر کنیم
تا 5 شنبه وقت داره وبه 2تا نی نی می تونید رای بدین
زینب جانم ببوسیدش

سلام عزیزم ممنونم که تجربتو گفتی......راستش منم خیلی دوروبرم اسم مذهبی دیدم که هیچ کدوم نه از اسمشون خجالت میکشیدن نه اینکه عوضش کردن! حتما تو رای گیری شرکت میکنم...

خواهر فرنازجان
14 آذر 91 14:21
خواهش می کنم وممنون از اینکه به فرناز رای دادین زینب هزار تا بوسش کن
زهرا مامان مه سما
19 آذر 91 14:10
هزار ماشالله چه دختر نازی خیلی اسم قشنگی براش گذاشتید دستتون درد نکنه مامان و بابای زینب جون
سلام عزیزم......از آشناییتون خیلی خوشبختم......ممنون از لطفتون

زهرا مامان مه سما
19 آذر 91 14:15
مهربون جون از جوابی که به اون خانم دادی کلی لذت بردم ماها باید دینمون را به همه نشون بدیم که چه دین کامل یداریم نه اینکه قایمشون کنیم باید بگیم که یه نفری بود به اسم زینب که پشت برادرش بود که از امامون دفاع میکرد من که عاشق اسم دخترت هستم اسم خواهر خودم هم زینب هست من از این اسمای امروزی اصلا خوشم نمیاد اسم دخترم هم مه سما گذاشتم چون کربلا که رفته بودم به حضرت رقیه مه سمای ال رسول میگفتن همون جا نظر کردم اگه دختر دار شدم اسمشو مه سما بزارم یعنی ماه اسمان

من زینب جون را لینک میکنم تا دوست بشه با دخترم
ممنون منم لینکتون کردم