عقب گرد....
میدونم خیلی غیبتم طولانی شده بود .....آخه چکار کنم دیگه اجازه نمیدی ازت عکس
بگیرم......مجبورم با فیلم خاطراتت رو ثبت کنم........از کجا برات بگم مامانی؟از دویدنت مثل
فشنگ از این سر خونه به اون سر؟از حرفای شیرینت؟از بوس کردن و بوس دادنت.....؟از
روابط بالای اجتماعیت؟از......؟دخترم نمیخوام اینجا از کارهایی بنویسم که دیر یا زود هر بچه
ای انجام میده.......اومدم بهت بگم دیوونه وار عاشقتم.......گاهی نمیدونم احساسمو چطور
بهت نشون بدم؟نهایت کاری که میتونم بکنم اینه که تو آغوشم
فششششششااااااااارتتتتتتتتت بدم که جیغ بزنی.....هیهیهیهیهیهیهیهییی
اینم نازی جیگرم در اون حال
این عکسا اواخر ماه 5 دخملی هست.......بعداز حدود یک سال از آتلیه دراومد.......مربوط به نامزدی دایی سعیده:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی